آهنگ مجبورم برم از پوری ( Majbooram beram )
مجبورم برم کنم خونم و ترک؛ گونم و تر
هوایی از گیت زمینی قاچاق، توو تریلی جا بشم لا بار
که یهوقت بو نکشه سگ
به سمته غربت دلم توو خونم
توو مرزی که ابعاد سردش میلرزه چونَم
میگن دیوونم چون میرم با اینکه دیدم، هرکی رفت اومد
به خودم میگم میگذره امشب
با اینکه تشنهام آب نمیخوره چشمام
ترسیدم، خودم بیدارم پاهام خواب
که صدام زد راننده گفت بیرونیم از کشور
نشستم جلو، راننده چی به شاگردش میگه که
میخندن یهو؟
تو فکرم؛ فکر اینکه میکنن کجای جاده خفتم؟
چسبیدم کولهمو سفتتر
سرخه چشمم مالیدمشون انقدر
راننده بو بُرد زدش رو ترمز
گفت اذان خِستی حرابه وقت وضوئه
شاگردش گفت بهم شغلیم هواننه لَ ناچاری
هوا سُدی نزوله
یه کیمی نترباکی یه کیمی هم هواها
خَده گِره کریمه گرچه باوجوره
دلگیرم از یه ایران میرم
تا نیست دلِ کسی بام
خداحافظی نکردم حتی از رفیقام
شدم بیخیالِ نیمهی پر لیوان
اگه توو مسیر شد وضعیت دَرهم
پام گیره حتی اگه نگیرم گردن
مهم نی قاتلم یا بودم هنرمند
تا به خودم بیام زدنم دستبند
وای
آسمون دوباره بارید
میخوره قطرههاش رو کانتینرِ تاریک
کاش میشد دوباره ببینمش رو گوشیم
شماره مادرمو جا تماس اضطراری
کار نمیکنه لمسم
پریدم اَ خواب با بادِ سرد
اینجا انگار ته خطمه
میادش صدا پارس سگ
Comment